پیدایش کلمه کوچ مربوط به قرن پانزدهم میلادی و روستایی به نام kocs در شمال غربی مجارستان است.
این روستا به خاطر نوآوریهایی که در آن زمان داشت بسیار معروف بود. امرار و معاش اهالی روستا با چرخ هایی ابتدایی بود، اما در اوایل قرن شانزدهم توسعهیافته و به کالسکههای مجلل برای حملونقل مردم استفاده میگردید. این وسیله بعدها در اروپا به محبوبیت بالایی رسید و با نام کوچ Coach شناخته شد.
اولین استفادهای که از واژه “کوچ” صورت گرفته است به سال ۱۸۳۰ و دانشگاه آکسفورد برمیگردد. در آن زمان کوچ به معلم خصوصی گفته میشد که دانشجویی را در طی فرآیند امتحان همراهی میکرد. بعدازآن، در سال ۱۸۶۰، واژه کوچ در ورزش نیز جایگاه پیدا کرد.
کمتر از 50 سال بعد با ورود کوچینگ بهعنوان یک روش مدیریت و رهبری زندگی و کسبوکار، توانست محبوبیت زیادی کسب کند و امروز به یکی از سریعترینهای حوزه صنعت ازنظر رشد در 10 سال گذشته تبدیلشده است.
مفهوم اساسی مربیگری یا کوچینگ از اوایل ظهور بشر وجود داشته است، افراد مسنتر و ماهرتر به فرزندان خود میآموزند که چگونه از آشپزی تا شکار انجام دهند.
یک تعریف بسیار ساده از این اصطلاح گسترده، این واقعیت است که مربیگری یک روش واقعی است. این کار بر روی هدایت، راهنمایی و آموزش یک فرد یا گروهی از افراد متمرکز است و تنها هدف مربیگری، دستیابی به اهداف و مقاصد خاص افراد و گروهها است.
برای درک تاریخچه بیزینس کوچینگ، مهم است که به تاریخ مربیگری برگردیم. نه، ما نمیخواهیم شمارا به یونان باستان برگردانیم و بگوییم ورزشکارانی که در آتن به ماراتن میدوند، دارای راهنماهای جسمی و معنوی هستند. اما ما میخواهیم از همانجایی شروع کنیم که ایده مربیگری از حوزه ورزش به زندگی تبدیل شد.
در دهه 1970، تیموتی گالوی، نویسنده آمریکایی، مجموعهای از کتابها را به نام سری داخلی (Inner Series) منتشر کرد. در این کتابها، گالوی مجموعهای از ایدههای جدید در مورد مربیگری و دستیابی به موفقیتهای همهجانبه در ورزشهایی مانند تنیس و اسکی و سایر مشاغل مانند موسیقی را که نیاز به نظم و انضباط دقیق و قدرت درونی دارند، ارائه داد. مدل گالوی بسیار محبوب بود بهطوریکه حتی افراد غیر ورزشکار نیز شروع به استفاده از آن در زندگی شخصی و شغلی خود کردند. دنیای شرکتهای آمریکایی چنان شیفته ایدههای تیموتی گالوی بود که او را در سراسر ایالاتمتحده برای سخنرانی در مورد کسبوکار دعوت میکردند.
در طول سالها، چندین متفکر مانند ورنر ارهارد و توماس لئونارد، هر دو آمریکایی، به گسترش ایده تجارت و مربیگری زندگی در انگلیس و در سراسر اروپا کمک کردند. بااینحال، استفاده از ایدههای اصلی تیموتی گالوی در مربیگری کسبوکار (بیزینس کوچینگ)، به سر جان ویتمور بستگی دارد.
مربیگری کسبوکار (بیزینس کوچینگ) در دوره رونق کسبوکار، دهه 80 و 90 رواج یافت. قبل از آن مربیگری بهطور خاص در ورزش مورداستفاده قرار میگرفت تا به ورزشکاران کمک کند تا بدن و ذهن خود را به حداکثر تواناییهای خود برسانند. سال 1974 در زمان انتشار کتاب پیشگامانه “بازی درونی تنیس” صاحبان مشاغل، چگونگی استفاده مدیران ورزشی از مربیگری را در دنیای کسبوکار مشاهده کردند.
در دهه 1990 نیز به دنبال رکود اقتصادی، شرکتهایی از هراندازه در جستجوی راهحلهای سفارشی برای عبور از بحران در چندین روش بودند، و اینگونه استفاده از بیزینس کوچینگ بسیار گستردهتر شد. همچنین علیرغم محبوبیت گسترده مربیگری کسبوکار، مدتی طول کشید تا ادامه یابد.
مفهوم “مربیگری”، هدایت فرد از جایی که هست، بهجایی که میخواهد باشد، چیزی است که از زمان تمدن قدیم وجود داشته است. گونههای ما همیشه گرسنگی طبیعی برای کمال را، نشان دادهاند و در یک محیط سخت تجاری، این رویکرد ساختاریافته و آیندهنگر است که رونق میگیرد.
بیزینس کوچینگ امروزه چگونه است؟
فدراسیون بینالمللی کوچینگ، ICF، در سال ۱۹۹۵ تأسیسشده و در حال حاضر با بیش از ۳۵۰۰۰ عضو فعال در بیش از ۱۴۰ کشور، بهعنوان بزرگترین و معروفترین نهاد خودگردان کوچهای بینالمللی شناختهشده است.
ICF، کوچینگ را شراکتی با مراجعین تعریف میکند که طی فرآیندی خلاق و تأملبرانگیز، آنها را ترغیب میکند تا از استعدادهای نهان حرفهای و شخصی خود، بیشترین استفاده را ببرند.
همانند هر بازار دیگری، همزمان با توسعه حرفه کوچینگ در طول ۲۵ سال گذشته، میزان مشتریانی که به خدمات کوچینگ نیازمند بودهاند نیز افزایش داشته است و کوچها نیز در راستای توسعه، تخصصی کردن و جذب بیشتر مخاطبین در بخشهای تخصصی بازار، بخشبندیهای جدیدی ایجاد کردهاند. برای مثال، در ابتدا حرفه کوچینگ فقط منحصر به حوزه زندگی (life coaching) میشد اما حالا در بازار، تقاضا برای کوچهای متخصصی وجود دارد که خود را در حوزههایی ویژه عرضه کردهاند مثل کوچ سلامتی، کوچ کسبوکار یا کوچ مالی و غیره.
امروزه نهتنها شرکتهای بزرگ از بیزینس کوچینگ استقبال میکنند بلکه، مشاغل کوچک و متوسط نیز از بیزینس کوچینگ استقبال میکنند. در طول رکود اقتصادی، شرکتها کمتر برای “موارد غیرضروری” و بیشتر برای بیزینس کوچینگ هزینه کردند. با بهبود اقتصاد جهانی، هرچند آهستهآهسته، میتوان از مربیان کسبوکار برای صدها کسبوکار در سراسر جهان جهت گذر از دوران سخت استفاده کرد.
Leave a reply